(روح یک روح بیدست و پا)
"همه ستایش به عیسی - جلال برای مریم، ملکه و مادر. من آمدهام چنانکه فرستاده شدهام - تا پیامهایی دربارهٔ پریتوری را به شما دیکته کنم. این نعمتی را رد نکنید."
(ماورین: یک زن پیر در لباس سوخته دیده میکنم و دود میبوشم. او چندین بار پیش از اين ظاهر شده اما هیچگاه سخن نگفته - پس منش را نادیده گرفته بودم.)
روح بیدست و پا: "پریتوری نباید ترسناک باشد، دختر، بلکه باید به عنوان یک نعمت دیده شود. اما در همان زمان، روحها باید همه تواناییهای خود را برای جلوگیری از زندانی شدن اینجا بکار ببرند. این مکانی است که جزای گناههایی که بخشیده شده ولی تعهد نشدهاند انجام میشود. همچنین، مکانی است که آمادهسازی ورود به خوشبختی ابدی است. در اینجا روح کامل میشود اگر در دنیا کامل نشده باشد. روح زیبا در چشم خدا میشود."
"چون این مکانی است که روح را برای حضور نزد خدا آماده میکند، همچنین مکانی از جدا شدن از خدا است و این بزرگترین رنج همهجاست. روح، در آخرین داوریاش، نزد خدا حاضر است، و حتی جدایی موقت از این عشق کامل و ابدی آزاردهندهاست."
"دعای که سریعترین حرکت را برای روحها در پریتوری ایجاد میکند، قداس مقدس است؛ بعدش تسبیح مقدس. هیچکس نیازی نیست به پریتوری باور کند تا آنجا فرستاده شود. پریتوری واقعیت دارد - وجود دارد - و عدم اعتقاد اجتناب از این مکان جزای نمی�باشد. اما اگر بیدین بودن توسط اصول ایمان شما تعیین شده باشد، میتواند دلیل طولانیتر ماندن در آنجاست."
"به زودی درباره گناههایی که روح را به پریتوری میکشاند سخن خواهم گفت."