۲۰۱۴ سپتامبر ۷, یکشنبه
دهمین یکشنبه بعد از پنجاهه.
پدر آسمانی پس از قداس مقدس ترینتین قربانگو بر اساس پیوس پنجم در کاپل خانهای در خانهٔ شکوه در ملاتس با وسیله و دخترش آن سخن میگوید.
بسم پدر، پسر و روحالقدس آمین. در طول قداس مقدس قربانی، مزار قربان و مزار مریم با نور طلایی پوشیده شد. دو دل محبوب که به خار پیچیده بودند، با رنگ قرمز تیره میدرخشیدند. همچنین تروس بنده مادر نیز دوباره سفید مانند برف بود، همانطور که پردهاش هم بود. نماد سهگانه و تابوت روشن شدند. از پیتا، سنت جوزف و یک بار دیگر از عیسی رحمتبخش، پرتوهای نعمت بیرون آمدند.
پدر آسمانی امروز میگوید: من پدر آسمانی هستم که اکنون در این لحظه با وسیلهٔ خویشتنداری و اطاعتمند و متواضع خود، دخترش آن سخن میگویم، که کاملاً در ارادهی من است و تنها کلماتی را تکرار میکند که از من آمدهاست.
عزیزان کوچکم، پیروان محبوبم، زائرانی که نزدیک و دور هستید، ایمانداران، من پدر آسمانی هستم و امروز برای شما چند دستورالعمل دارم.
مدربزرگم در روز گذشته، در جشن خود یعنی سیناکل به شما سخن گفت و فردا نیز در جشن تولد شما، در جشن نامروزی شما و در جشن هفت غمیاش به شما خواهد گفتم.
یکشنبهٔ آینده، عید تبارک کردن صلیب را میگذرانیدهاید، محبوبانم. از این جشن چه معنی دارد برایتان فراموش نکنید. در شما این صلیب حقیقت پیدا میکند، زیرا تنها با صلیب به آسمان خواهید رسید. اگر صلیبی که بر عهدهی خود دارید رد کنید و آن را کنار بگذارید، شایستهای نیست تا منشانیم، چون فقط بیماری، بیچارهی و رنجها، آنچه باید در زمین تحمل کنید، برای نجات ابدی شما و شکوهِ ابدیت مهم است.
در این دنیا نیز به جای دیگران تعزیه میکنید، دعا میکنیدهاید و قربانی میگذاریدهاید، چون هدایهٔ بزرگی دریافت کردهاید که بتوانی زندگی کنید و شاهدِ تنها ایمان کاتولیک واقعی و رسولانه باشید. شما نعمتها را بر روی یکدیگر پاشیدهاید. همه به خانوادهٔ کاتولیکی زاده نمیتوانند شد. برای این افراد باید تعزیهی قربانی شوید. این کار برایتان آسان نیست، محبوبان کوچکم. کوچکتر میمانیده و هیچکس نیستی. هر چه متواضعتر صلیبی که بر عهدهی خود دارید را قبول کنید، بیشتر نعمتها به دیگران پاشیدهاید. شما اجازهی دریافتِ همین نعمتی را داشتهاید.
در قداس مقدس قربانی این یکشنبه، همانطور که در هریکشنبه و روزهای هفته نیز است، برای بسیاری از کسانی که نمی�اجانند به ایمان برسانید، نعمتهای ویژه داده میشود. شما محبوبانم، آنها را نجات دهیدهاید، چون بیشتر به ایمان داریدهاید.
امروز من پدر آسمان میخواهم درباره ایمان سخن بگویم. چه معنای ایمان واقعی دارد؟ ایمان حقیقی دیدن هیچ چیز و هنوز باور کردن است. همه آنچه تجربه میکنید، برکت خداوندیست. شما فوراً نمی喚د بدانیده که دعاهایتان در کجا حاصل خواهد شد، اما باید در دعا، وحدت، عشق و وفاداری پایدار باشیده. تو، کوچکم، البته لطفهای ویژهای برای دیگران از طریق مأموریت جهانی دریافت کردهای. شما میتوانید بسیاری از کشیشها را از نابودی ابدی نجات دهیده با قربانی فداکارانه خود و همچنین به وسیلهٔ قربانی فداکارانه مونیکای کوچکم اینجا در خانه ملاتز، در خانه پدر من. آنجا میتوانیده گناهان خویشتن را تسویه کنید. یک هدیه برای شماست. باید هرگز فراموش نکنید که این لطف همچنان یک هدیه است. حتی اگر بزرگترین دردی را تجربه کنیدی، به یاد آورده که آن را پدر آسمانی تو میخواهد زیرا من، پدر آسمان، اجازه دادهام تا برایت باشد. هیچگاه برای شما سادگی نخواهد بود، کوچکم، چون تنها تو در جهان بیشترین رنجها را خواهی داشت. نمی喚د او را با کسی مقایسه کرد، به هیچ پیامبر یا رسول. حتی اگر پیامهای دیگر پیامبران را بخوانید، هرگز همانندت نخواهند شد. دردهای شما، قربانی فداکارانهٔ شما بزرگترین است. بنابراین میتوانیده رنجها و دردهایی که تصور میکنی تحمل کنیدی مانند نوبتهای خفگی که دو بار تجربه کردهای را تحمل نکنیده. سپس به کوه زیتون بنگریده که پسرم عیسی مسیح برای کل جهان بیشترین رنجهایش را برداشت. او دنیا را با رنج خود، از طریق راه صلیب نجات داد. برای شما بر روی صلیب رفت تا نجاتی یابید. آیا او همه چیزها را برایت تحمل نکرد؟ حتی آخرین قطره خوناش را فداکارانه به خاطر تو قربانی کرد و شما، عزیزانم کوچک، باید نیز مطابق با اندازه خود این کار را بکنیدی چنانکه اجازه میدهم. رنجهایتان تا ریزش خون ادامه دارد. نه آنکه حتماً شهادت بدهیده، اما باید تلاش کنید همه چیز را انجام دهید.
جانت تو در این زمان بحران کلیسا از رنج و غم پر است. هیچ پیامبری نمی�باید وظیفهٔ فرستادن جهان را بر عهده بگیرد. پخش جهانی مبتنی بر یک گروه بسیار کوچک است. در گذشتهها، عزیزان من، من نیز فرزندی برای کلیسای خود انتخاب کردم. و حالا، پیامآور کوچولو مرغوبت آن، چه میشود؟ آیا تو باید برای کل جهان رنج بردی؟ آیا کلیسا ی تنها، حقیقی، کاتولیک نیست که در سراسر دنیا کاملاً ویران شده است؟ و تو پخش جهانی داری، اما همچنین به ویژه برای آلمان انتخاب شده ای. آلمان را من برای پاپ منتخب مرغوبت بندکتو برنامهریزی کرده بودم. او از من اطاعت نکرد و پیش از موعد کنارهگیری کرد. خودش دفترش را رها کرد زیرا ناامید و بیاحساس شد. آیا نمی�بود که من، به عنوان بالاترین مقام، میتوانستم وی را بهعنوان پدر آسمانی پشتیبانی کنم؟ آیا او در بزرگترین نیازش مرا فراخواند؟ آیا او با اطاعت کلماتی که برایش فرستاده شده بودند پذیرفتند؟ آیا از آنها پیروی کرد؟ آیا کارهای محبت در این دنیا انجام داد؟ به عنوان بالاترین راعی دیگر قابل تحمل نبود. و هنوز میخواهم جانش را از ویرانی ابدی نجات دهم. اما نمی�بود که آنقدر او در واتیکان باشد. آنجا شیطان قدرت خود را بر وی گرفته است.
این پیامبر دزدین فرانسیس چه میکند؟ او کفر و بیایمانی را به سراسر دنیا پخش میکند. و مردم باورش دارند. چرا؟ زیرا مردان در اول قرار داده شدهاند و خداوند سهگانه بدین ترتیب فراموشیده، نادیده گرفته و بیش از حد ستم دیده است. بنابراین باید رم مرا، رم ابدی من، واتیکان را ویران کنم. چه معنایی دارد این کار، به تو نمی�بود که فاش کنم. برای پدر آسمانیتو بیتر است دیدن اینکه پسر عزیز مسیح برای این رم مبارزه کرد و حال آن در مدرنیته غرق شده است. مدرنیته بزرگترین گناهی بود که پس از واتیکان دوم رخ داد. هنوز هم این واتیکان دوم را میشناسند. با شرایط غلط انجام شد. یک شورای پاستورال بود، اما هرگز توسط من، پدر آسمانی، خواسته نشده بود. بعدازآن پسرانشم از کشیشها دور شدند. سپس لباسهای روحانی خودشان را برداشتند. پس از آن مزار فرنگی برپا کردند و میزهٔ مردم، جامعه غذا خوردن، تأسیس شد و دست به دست کردن عیدیه حتی توسط لاییکان توزیع شد. بزرگترین گناه رخ داد. آیا قابل بازگشت است؟ نه! اگر کشیشهایم، مقامات من از من، پدر آسمانی اطاعت نکنند، نمی�بود که برگردد. تحت این پیامبر دزدین نباید انتظار دارید که کانونیزاسیونهایی که او انجام میدهد حقیقی باشند.
تو باید توسط وی شناسایی نشوی، عزیزان پیامآور مرغوبت من، از وی هیچ چیز نترسید. برعکس، باید خودتان را از وی جدا کنید زیرا گناه پخش میکند، زیرا در غلبه میافتید و فکر میکنید اگر کاتولیک ماندن بخواهید باید باورش داشته باشید. نه! تنها وقتی که به ایمان واقعی، فقط کاتولیسیسم پیروی کنی، کاتولیک باقی ماندی، یعنی هیچ چیز نبیند اما هنوز هم باور کند.
راز بزرگترین مقدس است. آنجا چیزی نمی喝ی و همچنان من تبدیل به کشیشان که باور دارند، واقعی باور دارند، آنها که بدن مقدس پسرم را در دست خود دارند و تغییر یافتهاند. خودشون با لباس عیسی مسیح تجهیز شدهاند. همه اینها فراموش شدهاست. فکر میکنند که گذشته است، قرون وسطایی است، ولی هنوز حقیقت، تنها حقیقت است. هر کشیشی که مراسم قربانی مقدس را بر اساس ریت تریدنتین مطابق پیوس پنجم انجام دهد، باورمند و کشیش مقدس خواهد بود که من او را به دل خود فشار دهم و مادر آسمانم او را هدایت و تربیت کند. اما اگر چنین نباشد، آنها محکوم به هلاکت خواهند شد. مانند برفها در ابی بیانتها سقوط میکنند - برای همیشه. آنچه این معنی دارد، عزیزان من پسران کشیش - برای همیشه - شما نمی喝ید اندازهگیری کنید. کودکم اجازه دیدن ابی بینتها را داشت، جهنم، چندین بار. چنان ترسناکی بود که او هرگز فراموش نخواهد کرد. میخواهد با شما آنرا به اشتراک بگذارد. باور دارید، برگردانده و خودتان را توسط مبارکتی واقعی نیکی گرم کنید! باور دارید و بازگشت دهید به تنها، حقیقت، مقدس مراسم قربانی در مذبح قربانی، نه در مذبح عامیانه که اینجا در ویگراتزباد پرورش یافتهاست، بلکه همانطور که اینجا در خانه پدر انجام میشود. یک مسیحیت مقدس بسیار فراتر از مرزها جاری است. این مبارکتی ارزش آن را به وزن طلای خود دارد.
و شما، گله کوچک من، اطمینان دارید که این مبارکت نیکی همچنان جریان یابد زیرا که قربانی میدهید و برای همه جبران کنید. باور نداشته باشید و دوست داشتن را متوقف نمی喝ید و خواستار ادامه دادن به قربانیان هستید که پدر آسمان از شما میخواهد.
همیشه یکدیگر را دوست دارید، باور داشته باشید و اعتماد کنید تا آخر، زیرا پدر آسمانیتان پشتیبانی خواهد کرد، دوست دارد و با همه آسمان در سهگانه مبارکیت خواهند داد به نام پدر و پسر و روح قدوس. آمین. عشق بیانتها است! عشق همیشه هست! آمین.