به نام پدر و پسر و روح القدس آمین. دوباره دستههایی از فرشتگان که لباس سفید و طلایی بر تن داشتند در اطراف سکوتگاه، صلیب و محراب مریم جمع شده بودند. مادر خدا غرق نور طلایی بود. شنل شما با طلای براق پوشیده شده بود و الماسها در تاج شما میدرخشیدند. اشعههای زیادی از قلب شما به رنگ طلا و نقره ساطع شد.
پدر آسمانی اکنون می فرماید: فرزندان عزیزم، برگزیدگان من، پسران روحانی مورد علاقه من، من پدر آسمانی در این لحظه از طریق ابزار مطیع، فرمانبردار و فروتن خود آنه سخن میگویم.
فرزندان عزیزم، گله کوچک دوست داشتنی من، پسران روحانی مورد علاقهام، من پدر آسمانی امروز به شما اعلام کردهام که نباید خودتان را در اولویت قرار دهید، جایگاه نخست را نگیرید بلکه آخرین باشید. تنها اگر این جایگاه آخر را با فروتنی بپذیرید آنگاه نجات خواهید یافت و میتوانید تمام مسیر تا کوه گلگotha را با سنگینی، بیماری و سختی طی کنید. اگر همه چیز را دنبال نکنید از حمایت کامل برخوردار نخواهید شد.
بسیاری از مومنان می گویند: من هر کاری انجام میدهم. خیلی دعا میکنم. اغلب به توده مقدس میروم - البته منظورشان همنشینی غذاست. از همه چیز اطاعت میکنم و مرتکب گناه کبیره نمیشوم، بنابراین نیازی به اعتراف ندارم زیرا کسی را نمی کشم و دزدی نمی کنم و با این کار زندگیای خوشایند خدا دارم. نه فرزندان عزیزم، این کافی نیست که بتوانید یک بار ضیافت عروسی ابدی را تجربه کنید و بتوانید جایگاه نخست را در سفره عروسی در قلمرو آسمانی بگیرید. وقتی من شما را بالا میبرم به شما می گویم: این جایگاه اول را بگیر زیرا آن را روی زمین بدست آوردهاید. ثابت کرده اید که فروتن بودهاید و راه من، راه گلگotha را با عشق و تواضع پیمودهاید.
فرزندان عزيز كاهنان من، الگوي جوامع خود باشيد تا بتوانيد راه درست را پيموده و – راه راستي را طي کنيد.
پسرم عزيز کاهن، امروز با تمام احترام عيد قرباني ترنت مقدس را جشن گرفتيد. از شما خواهش مي کنم به لباس هاي خود خوب نگاه کنيد. آرزو دارم که همه چيز را در Ehrfrucht حمل كنيد. ردای کشیشی لباس من است. امیدوارم زیباترین لباس را در این روز، روز من و زیباترین شلوار را بپوشید. همچنین کت و شلوار نیز باید بهترین باشد. بله، مهم است، پسرم عزيز کاهنی که به من نشان دهید: "امروز روز خداوند است. یکشنبه است." یکشنبه چیز خاصی است که بخور نیز در آن مورد نیاز است و شنل برکت برای دادن برکت سر sacramental با آن لازم است. این همان روز خداوند، یکشنبه است. باید از غذای قربانی روز کاری متمایز باشد. شما فرزندان من، لباس یکشنبه را بپوشید. به من ثابت می کنید که می خواهید این روز، یکشنبه را بطور ویژه جشن بگیرید. پدر آسماني عزيزتان همه چیز را میبیند. همه چيز در ارادهی من است. این در آرزوهای شما وجود ندارد.
پسرم عزیز کاهن، پنج سال پیش، قبل از اینکه پیام های من را از بهشت دریافت کنید، آیا مسیر عمومی را طی نمی کردید؟ آیا مانند همه ی دیگران قلاده اوراتوریایی نپوشیده بودید؟ آیا حتی یک صلیب کوچک روی یقه خود نشان ندادید - چیزی بیشتر؟ اگر این پیام ها را دریافت نکردی امروز پیشرفت بیشتری نداشته باشید. هنوز همین غذا خوردن همراه با سایر کشیشان را جشن می گرفتید. هنوز در محراب مردم ایستاده و به مردم خدمت میکردید نه من – خداوند متعال و نجات دهنده عیسی مسیح در تثلیث. حتی امروز نیز از پدر آسماني اطاعت نمی کردید، زیرا گام به گام شما را آماده کردم تا بتوانم این مسیر را طی کنم. همه چیز را فوراً از شما نگرفتم. من تو را آماده کرده ام. سرتاسر لباس پوشاندم - من، پدر آسمانی.
من به شما نشان دادم چگونه قربانی مقدس را جشن بگیرید با یک سکوی مذهبی، صلیب روی آن و فرشتگان پرستنده، با جداول قانون، با سه شمع در سمت راست و در سمت چپ هر کدام با شمعدانهای بسیار زیبا برای بزرگداشت سرایره مبارک، بورسی با پیکر، مخمل جام، پارچه جام و پالا و مخمل میسال، همه به رنگ آیین مقدس همراه با ضدزنگ و نوک مربوطه، اطراف محراب. هیچ گلی به این محراب تعلق ندارد زیرا امروزه برای جداول سنگ زدن رایج است.
حتی شما، پسر کشیش محبوب من، امروز در جریان بزرگ شنا خواهید کرد. روزانه از پدر آسمانی در این جشن قربانی مقدس تشکر کنید که دیگر آن را انجام نمیدهید، اینکه از طریق پیامهای من آنچه عشق خدا دارد و چگونه جشن قربانی مقدس او، جشن قربانی عیسی مسیح با تمام احترام مطابق میل خدای تثلیث برگزار میشود را شناختید. آیا امروز ردای من را میپوشیدید که آرزو میکنم - ردا مذهبی روم من؟ نه، شما در یک کت کیسل شرکت شام خوردید. درست بود؟ آیا پارچه لاوابو دم دست داشتید و ظرف لاوابو داشتید؟ آیا دستانت را شستی؟ نه، همه اینها را در دخمه خود فراموش کردهاید. این مطابق میل من نبود.
اما اکنون میتوانید خوشحال باشید. شما تمام اشیاء مقدسی را دریافت کردید که احترام بالایی من را متمایز میکند، زیرا من شما را انتخاب کردم. شما، پسر کشیشی من، باید نمونهای برای دیگران باشید. شما دیگر در مدرنیسم نیستید. همه اینها باید با شما فراموش شود. شما فقط باید به جلو نگاه کنید نه عقب. آنچه قبلاً انجام دادهاید تماماً مدرنیته بود - هیچ چیز دیگری. و امروز هم همین کار را میکردی. سپاسگزار باش!
کاهنان دیگه ای که میتونن و میخواد از تو پیروی کنن، باید ازت بخونن یه قربانی مقدس ترایڈینتی چه معنایی داره. اونها قراره از طریق موعظههات به ماوراءالطبیعه منتقل بشن، وقتی اونا رو در کلیساها برگزار کنی. چون همونطور که من میخوام اتفاق میفته. تو هیچوقت اینجا مثل زندونی نمیمونی. اینجا فقط تمرین انجام میشه. یه روزی تو قربانی مقدس را در ترایڈینتی در کلیساهای من جشن خواهی گرفت. باور داری، فرزندانِ من، که همیشه جدا بمونید؟
در این کلیساها شیطان امروز اومده. بله، پسر من دیگه نمیتونه در ساکرمنت حضور داشته باشه. باورش کن، کشیشهای عزیز! چطور میتونین قربانی مقدس من رو برای مردم جشن بگیرین؟ پس به چه کسی خدمت میکنین؟ - به مردم. شما از اسقفیهاتون اطاعت میکنید، اما آیا از خودتون نمیپرسین که این حقیقت داره؟ آیا واتیکان II واقعاً حقیقت داره؟ آیا این حق رو برای خودتون نگرفتین؟ آیا قانون کلیسا واقعا قانون الهیه یا قانون انسانی هست که میتونین به دلخواه تغییرش بدین؟ آیا پسر من عیسی مسیح در تثلیث هنوزم میتونه تو کلیساهای شما که در پروتستانتیسم هستند حضور داشته باشه؟ آیا میتونه خودش رو روی این قربانیگاهها تقدیم کنه؟ نه، امکانپذیر نیست توی این میزهای آسیابشدهای که شبیه پروتستانتیسم هستن.
شما، ای مؤمنان محبوب من که امروز هم میخواهم با شما صحبت کنم، چرا از این کشیشها پیروی میکنید؟ شمایان نیز یکبار پرسیده شدهاید که آیا به دنبال حقیقت بودهاید یا صرفاً بدون اینکه از خود بپرسید «آیا هنوز حقیقت است؟»، از این کشیشها پیروی کردهاید. آیا او میتواند بهطور رسمی و با اطمینان حقیقت را اعلام کند در حالی که خودش ضیافت مدرنیستی را جشن میگیرد؟ نه، فرزندان من. ممکن نیست که او یکبار ضیافت مقدس قربانی مرا اعلام کند تا همه آن را جشن بگیرند و همزمان خود نیز به پرورش مدرنیسم بپردازد؟ چرا، ای فرزندان من، شما میگویید: «پدر مقدس این کار را میکند، پس من هم میتوانم انجام دهم.» آیا از حقیقت جدا شدهاید یا از خود نمیپرسید که باید چه کاری انجام دهید، انسان فردیای که من آفریدهام؟ دوست دارم امروز شما را روشن کنم تا به دانش برسید. اگر همچنان در این ضیافتهای مدرنیستی شرکت کنید، حقیقت نمیتواند در وجودتان باشد.
کشیشها امروزه چه لباسهایی میپوشند؟ آیا آنها نیز زمانی هنگام رسامهشان این لباسها را به تن کرده بودند؟ نه، آنها لباس عروسی را پوشیدند. این لباسهای کشیشی که هنوز هم باید امروز وجود داشته باشند دیگر در دسترس نیستند. به همین دلیل است که من باید پسر روحانیام را اینجا دقیقاً راهنمایی کنم و اطلاعات دقیقترین را ارائه دهم تا شما بتوانید از او بخوانید.
گروه کوچک من هیچ چیز نیست. خودش نمیتواند کاری انجام دهد. من، پدر آسمانی در تثلیث، آنها را بهطور دقیق درباره حقیقت خود روشن کردهام و آنها از حقیقت من اطاعت میکنند.
شما ای کشیشان من میگویید: "این کوچک دروغ میگوید" بدون اینکه بررسی کنید که آیا واقعاً دروغ میگوید یا نه. شما میگویید: "نه، این از شر است." شما میگویید: "نباید به این باور داشته باشید. باید این پیامها را پاره کرد." آیا دختر من طبق میل خود پیام ها را اعلام میکند و همزمان از شیطان اطاعت می کند؟ آیا او اعلام خواهد کرد که دوباره اعتراف کنید، دوباره دریافت مقدس معلق شود و در مقابل دریافت مقدس زانو بزنید؟ شام قربانی مقدسی که او اعلام میکند، هفت رازقی که دوباره به شما میآورد، مریمشناسی، کشیشان با لباس روحانیت، همه اینها از شر است؟ من از ابتدا این را برای دختر کوچک خود اعلام کردم تا در سراسر جهان پراکنده شود. اما شما ای کشیشان من هنوز امروز آن را تشخیص نداده اید و از آن اطاعت نکرده اید. بیشتر و بیشتر اجازه میدهید که توسط شیطان راهنمایی شوید. فقط به مرکز نگاه کنید، به من، خدای تثلیث، به پسر من در خیمهگاه، که اگر اجازه دهید این شام قربانی مقدس هنوز هم میتواند امروز حاضر باشد. نه، شما آن را ممنوع میکنید! و شما ای شبانهای ارشد من، به کشیشان دستور میدهید که این شام قربانی مقدس را جشن نگیرند! آیا این درست است؟ آیا این در حقیقت است؟ و شما ای پسران کشیش من، از این شبان های ارشد پیروی می کنید. شما از آنها اطاعت میکنید و از مؤمنین خود میخواهید که از شما پیروی کنند، شما که حقیقت را اعلام نمیکنید و آن را زندگی نمی کنید. آنها نمی توانند از شما پیروی کنند.
این کلیسا دیگر نمیتواند کلیسای من، کلیسای کاتولیک من باشد. به یکی از بسیاری تبدیل شده و هرگز تنها کلیسای مقدس، جامع و رسولی نیست که شما، مافوقهای من، کاردینالها و کشیشان و همچنین پدر مقدس من آن را تعلیم میدهید. دوباره الگو شوید. بهویژه در این سالی که چوپان اعظم من اعلام کرده است، سال کشیش. اگر به ضیافت قربانی من نروید، هرگز نمیتوانید حقیقت مرا اعلام کنید. شما همچنان با جریان شنا میکنید و عمیقتر و عمیقتر، عمیقتر و عمیقتر در پرتگاه ابدی غرق میشوید - و من برای جانهایتان گریه میکنم - همانطور که مدتهاست از طریق فرشتهام آنه این کار را انجام داده ام.
چند پیام به شما، اسقفان محبوب من ارسال شده است؟ آیا تا به حال آنها را خوانده اید؟ فقط آنها را در سطل زباله انداختید؟ شما گفتید: "این مربوط به ما نیست." "ما نیازی نداریم از آنها اطاعت کنیم، آنها انبیاء کاذب، پیشگویان کاذب و خودخوانده هستند. آیا پیامها را بررسی کردهاید؟ آیا تا به حال با این فرشتگان صحبت کرده اید؟ آیا متقاعد شدهاید که آنها واقعاً پیشگویان خودخوانده هستند؟ نه، شما میخواستید قدرت خود را حفظ کنید و حتی امروز پس از این پیامهای روشنگرانه آن را حفظ کنید.
شما همیشه می گویید: "ما انجیل داریم، همه چیز در آن نوشته شده است. آیا پوشیدن لباس کشیش در انجیل ذکر شده است؟ آیا سپس فقط میتوانید بر اساس انجیل جهت گیری کنید؟ آیا در انجیل آمده است که امروز چه کاری باید انجام دهید، اینکه جشن قربانی مقدس من را در محراب مردم برگزار کنید؟ شما مرتکب گناهان بزرگ زیادی شدهاید. و این گناهان در انجیل ثبت نشدهاند: اینکه در دنیا زندگی میکنید، اینکه به دنبال این لذتها هستید، اینکه از مامون صحبت می کنید - بله، حتی همجنسگرایی. اوضاع آنقدر بد شده است که شما این افراد را نیز به کلیسای من دعوت می کنید. همه چیز ممکن است در کلیسای من باشد. هر کسی میتواند به غذای من بیاید. هرکسی میتواند پسر من را دریافت کند، خواه در گناه زندگی کند یا نه - همانطور باقی میماند.
چقدر گناه کردی، ای فرزندم. بازگرد! پدر آسمانی در تثلیث امروز دوباره تو را فرا میخواند تا از خود بپرسید: "بعد از دریافت شأن کشیشی چه اشتباهاتی مرتکب شدهام؟ آیا هنوز همان راه را دنبال میکنم؟ آیا هنوز به خدای تثلیث خدمت می کنم؟ آیا هنوز او را مرکز زندگی ام قرار میدهم؟ آیا امروز نیز الگوی کشیشی، کشیش مقدسی برای جماعت خود هستم؟ این سوالات را از یکدیگر بپرسید و خواهید دید که هیچ چیز از آنچه در هنگام رسام شما وعده داده بود باقی نمانده است. پسر من عیسی مسیح میخواهد همه چیز را به تو بیاموزد و همه چیز را در پیامهایش نشانت دهد، چرا آنها را نمیپذیری؟
ای فرزند کشیشم، برنگرد! سالهاست که مدرنیسم را پرورش دادهای. امروز اوضاع با تو فرق کرده است. با سپاسگزاری و شادی به این جشن قربانی مقدس مطابق میل خدای تثلیث نگاه کن، در تمام احترام همراه با همه چیزهای مقدسی تا بخور، با تبرک سرامنتال، با ذکر روزاریو، همهچیز مورد خواست من است. مدرنیسم چنین نیست.
بنابراین میخواهم که همه کشیشانم شما را الگو قرار دهند. در تواضع بمانید. وقتی لباس کشیشی خود را می پوشید مغرور نشوید، اگر بهترین جامهی خود، جامه من به عنوان یک کشیش را برتن کنید هرگز نمیتوانید مغرور شوید بلکه آن را با فروتنی در شهر نشان دهید. هنگام قدم زدن مردم متوجه میشوند که ملاقات با یک کشیش چه معنایی دارد. آیا آنها شما را با ترس و احترام نگاه نمی کنند؟ آیا شما را به عنوان فرد یا به عنوان کشیش می بینند؟ نه، آنها به لباس تو نگاه میکنند زیرا من همه کشیشانم را با این لباس میپوشانم.
ظاهر بیرونی کشیشان من روحیه را منعکس میکند و آنها باید آن را در جهان حمل کنند، سپس دوباره کشیشانی متدین، مهربان و روحانی شده وجود خواهند داشت که در تصوف هستند، کسانی که زندگی میکنند. من این را از همه شما آرزو میکنم. بنابراین من پدر آسمانی همگی شما را با مادر آسمانی خود، تمام فرشتگان و قدیسان به نام پدر و پسر و روح القدس برکت میدهم. آمین. در حقیقت بمانید، با وفاداری زندگی کنید و عشق بورزید! آمین.